ده بازی برتر PS4
بعد از هفت سال، نسل هشتم کنسولها بالاخره به نقطهیی رسیدند که میتوان از بین هزاران بازی منتشر شده برای کنسول PS4 تعدادی از بازیهای فوقالعادهی آن را به شما معرفی کنیم. نسل هشتم نسل بسیار پر فراز و نشیبی بود و شاید مهمترین نکتهی آن احیای ژانرهای قدیمی مثل هارر و رترو است که بعد از تقریبا یک نسل کامل در رخوت بودن دوباره جان گرفتند و توانستند بین گیمرها محبوب شوند. همچنین بازیهای آنلاین نیز رنگ تازهیی به دنیای بازیهای ویدیویی بخشیدند و هرچند که تمامی آنها موفقیت زیادی کسب نکردند، اما در نهایت با باز شدن پای بتل رویال به این صنعت توانستند نقش خود را پیدا کنند. سونی برای کنسول نسل هشتمی خود انحصاریهای بسیار خوبی ساخت، انحصاریهایی که از نظر کیفی بسیار بالا هستند و یکی از برگهای برندهی سونی در نسل هشتم بودند. با این حال استدیوهای مختلف بعد از گذشت سه سال از نسل هشتم تازه جایگاه بازیسازی خود را پیدا کردند و وضعیت نسل هشتم از سال 2015 به سمت مثبت رفت و شاید بتوان سالهای 2019 و 2018 را اوج آن نامید. خوشبختانه ژاپن نیز بعد یک دوره کمرنگ بودن خیلی سریع توانست دوباره بازیهای شرقی خود را به سمت بازار روانه کند و تمامی این موارد باعث شدند تا نسل هشتم در پایان یک نسل پربار باشد. ما از بین تمامی بازیهای ps4 منتشر شده ، دهتای آنها را بر اساس نمره و سلیقه انتخاب کردهیم تا انتخاب شما برای تجربهی این بازیها آسان تر شود.
شمارهی 10. Horizon Zero Dawn
اولین بازی جهانباز گوریلا گیمز توانست از همان ابتدا و نمایشهای خود که با معرفی کنسول PS4 pro همراه شده بود اکثر چشمها را به خود بدوزد. بازی به طور کلی ژانری بین نقش آفرینی و اکشن ادونچر دارد و به گفتهی خود استدیو بیشتر یک بازی نقش آفرینی قلمداد میشود که الهام های بسیار زیادی از سری The Witcher دارد. محیطهای بازی به طور شگفت انگیزی چشم نواز هستند و در اکثر مواقع بزرگترین برتری بازی نسبت به سایر رقبای خود در این ژانر طراحی محیط پویا و زیبای آن است. داستان بازی نیز نویسندگی قابل قبولی دارد و داستان زمانی را میگوید که انسانها باعث برگشتن به دوران باستانی خود شدهاند و از طرفی رباتها به شکل حیوان در سرتاسر زمین پخش شدهند و اکوسیستم خود را برای بقا به وجود آوردهند. خلاقیت در طراحی رباتها و ایدهی داستانی نیز بسیار جذاب است و میتواند ساعتها شما را مشغول کند. اگر دنبال یک تجربهی خوب از یک نقش آفرینی میگردید هورایزون یکی از بهترینهایی است که میتوانید کنسول PS4 خود را با آن آشنا کنید.
شمارهی9. Final Fantasy VII Remake
بعد از گذشت سالها و با انتظار بسیار طولانی طرفداران بازی، بالاخره Final Fantasy VII Remake منتشر شد. بازی در زمان معرفی خود توانست به پر بینندهترین تریلر در یوتیوب تبدیل شود و بعد از عرضه نیز فروش بسیار خوبی داشت. اگر شما نسخهی ارجینال بازی را بازی کرده باشید حتما نیاز دارید تا ریمیک را بازی کنید، زیرا سیستم مبارزه و حتی تا حدی داستان بازی دستخوش تغییر شدهاند. به طوری که سازندگان بازی آن را مرزی بین یک بازی جدید و یک ریمیک میدانند. با این حال بازی از نظر محیط بسیار به نسخهی اصلی وفادار است و باس فایتها نیز همان طراحی قبل را دارند و تنها برخی از مکانیکهای گیمپلی دستخوش تغییر شدهند. اگر تا به حال موفق نشدهید هیچ شمارهیی از این سری را بازی کنید، ریمیک بهترین فرصت برای شروع است. به دلیل اینکه کمتر از یک سال از عرضهی بازی میگذرد گرافیک بازی بسیار قابل قبول است و اگر دنبال یک تجربهی ناب شرقی همراه با سیستم مبارزهی دوست داشتنی فاینال فانتزی میگردید هیچ چیزی بهتر از Final Fantasy VII Remake پیدا نخواهید کرد.
شمارهی8. Sekiro: Shadows Die Twice
کمتر کسی در دنیای بازیهای ویدیویی با بازیسازی خلاقانهی میازاکی آشنایی ندارد. خالق سری دارک سولز اینبار دست به ساخت دنیایی پویا و روشن زده که محیطی غنی از لورهای متفاوت و داستانی درگیر کننده و جذاب دارد. میازاکی با علم به توانایی گیمرها توانسته تا لول دیزاین بسیار خوبی برای بازی طراحی کند و به شما قول میدهم که بازی درصدی از سری سولز بورن آسانتر نخواهد بود. در واقع بعد از عرضهی بازی تعداد زیادی از گیمرها درخواست یک بخش آسانتر برای بازی را دادند زیرا بازی برایشان بسیار سخت شده بود. با این حال میازاکی چنین کاری نکرد و به همین علت اگر دنبال یک بازی چالشی هستنید Sekiro گزینهی بسیار خوبی برای شماست. گفتنی است که بازی دارای مکانیکهای جدیدی در گیمپلی است که احتمالا تا بحال مشابه آن را ندیدهید و سریع بودن گیمپلی نیز باعث شده تا این مکانیکها تا حد زیادی بیشتر و بهتر خود را نشان دهند.
شمارهی7. Resident Evil 2
ریمیک بازی Resident Evil 2 نیز بعد از سالهای طولانی بالاخره برای PS4 منتشر شد و بار دیگر ثابت کرد که کپکام میتواند به دوران اوج خود بازگردد. Resident Evil 2 بدون شک یکی از بهترین ریمیکهای تاریخ بازیهای ویدیویی است، به طوری که آنقدر تکامل یافته که نمیتوانید آن را با بازی اصلی مقایسه کنید. گرافیک بازی و تغییر زاویهی دوربین به شانهی کاراکتر باعث شده تا بازی به طور کامل عوض شود و شاید حتی به یک بازی مستقل و جدید تبدیل شود. بازی از هر نظر بینقص است و با تجربهی آن بهترین 10 ساعت عمر خود را تجربه خواهید کرد. گفتنی است که بازی دارای دو کاراکتر متفاوت است که هرکدام چند سناریو جدا دارند، پس برای کامل تمام کردن بازی چندین ساعت مشغول بازی کردن خواهید بود. گان پلی بازی به طور چشمگیری پیشرفت داشته و بسیاری از گیمرها ریمیک را جزو بهترین تجربهی گیمی خود میدانند.
شمارهی 6. God of War
بازگشت باشکوه کریتوس به عرصهی ویدیوگیم این بار با یک اثر خاص بود. بازی God of War 4 از هر سمت خود خلاقیتهای بیشماری دارد که باعث میشود تا از جزئیات به کار رفته در بازی نهایت لذت را ببرید. این بازی جزو اولینهایی است که از دوربین تکشات استفاده میکند و بازی به هیچ عنوان کات نمیخورد. این فرم سینمایی جاهای مختلف باعث به وجود آمدن تصاویری میشود که در نوبهی خود بسیار کمیاب و جذاب هستند. گیمپلی بازی و سیستم مبارزهی آن دستخوش تغییرات زیادی شده و بازی بیشتر از هک اند اسلش بودن به سمت نقش آفرینی رفته، که البته با توجه به جهانباز بودن آن نکتهی مثبتی تلقی میشود. داستان بازی نیز یک داستان احساسی است که روایت پدرانگی کریتوس و کنار آمدن با گذشته و آینده را بیان میکند که در راه معرفی مشکلات خود به مخاطب موفق است و درگیری داستانی یکی از نکات مثبت بازی است. طراحی محیط بازی نیز چشمنواز و گیراست و به سادگی تاثیر خود را روی مخاطب میگذارد به طوری که در بیشتر مواقع حس نوردیک بودن آن منتقل میشود.
شمارهی 5. Celeste
در انبوه بازی های بزرگ و پرخرج همیشه بازیهای مستقلی هستند که نه تنها ایدههای بسیار بهتری دارند، بلکه در اجرای آن نیز موفق تر هستند. بدون شک Celeste یکی از بهترین بازی های مستقل تمام دوران است که با استفاده از ایدههای بسیار ساده توانسته تا یک سیستم پیچیده از دیزاین خلق کند که چالش بر انگیز نیز هست. گیمپلی بازی به هیج عنوان آسان نیست و با فرمت دو بعدی و سرعت بالا گره خورده. برتری Celeste نسبت به سایر ایندیهای این نسل هارمونی بسیار زیبای داستان و گیمپلی است. هارمونی خاصی که در بازیهای AAA نیز کمتر دیده میشود. چه مشتاق به تجربهی بازیهای مستقل باشید و چه تا بهحال تجربهی بازی کردن اثر مستقل را نداشتهید، Celeste یکی از بازی هایی است که حتما باید تجربه کنید. گفتنی است که بازی متاسفانه در هیاهو سایر بازیهای بزرگ گم شد و پرداخت کمتری در رسانهها داشت، با این حال نمرات بازی و خود بازی در سطح عالی هستند و از بازی کردن آن پشیمان نخواهید شد.
شمارهی4. Devil May Cry 5
سری Devil May Cry محبوبیت بسیار زیادی نزد گیمرها دارد که عمدتا به دلیل ضربآهنگ بسیار بالای مبارزههای بازی است. داستان بازی نیز به قدری محبوب است که انیمه و آرت بوکهای متفاوتی از آن پخش شده و هرکدام قسمتی از آن را کامل میکنند. اما نکتهی مهم در خصوص Devil May Cry 5 خاص بودن نوع گیمپلی و لول دیزاین شاهکار آن است. لول دیزاینی که به احتمال بالا تا شمارهی بعدی همین سری در بازی دیگری تکرار نمیشود و آنقدر دقیق و پرجزئیات است که میتوانید بارها و بارها به سراغش بروید و امکانات بیشمار بازی استفاده کنید. همچنین این شماره از نظر داستانی یک نقطهی اوج برای سری محسوب میشود و از پس سنگینی وظیفهی خود به خوبی بر میآید.حتی اگر تجربهی بازی کردن شمارههای قبلی را ندارید باز هم میتوانید با تجربهی این شماره هیجان بسیار خوبی را به خود تزریق کنید.
شمارهی3. NieR:Automata
بازی NieR:Automata از آن دست بازی هایی است که با گذشت سالها بیشتر و بیشتر ارزشش مشخص میشود. بازییی که در نهایت محصول پیوند فلسفهی پاسکالی و دنیای بازیهای ویدیویی است. سبک بازی نقش آفرینی شرقی است که با سرعت زیاد خود میتواند جزو هک اند اسلش نیز باشد، اما چیزی که باعث میشود NieR:Automata جزو بهترینها باشد بدون شک فرمتی است که بازی برای ارائهی دیزاین و داستان استفاده میکند. فرمتی از ابتدا تا انتها یک دست باقی میماند. داستان بازی با استفاده از مسائل مختلف جهانشمولی باعث میشود تا NieR:Automata یکی از فلسفه پردازترین بازیهای ویدیویی باشد. طراحی گیمپلی بازی نیز آنقدر جذاب است که گاهی با خود فکر میکنید چه میشد اگر بیشتر و بیشتر از این بازی وجود داشت تا بتوانید هر روز قسمتی از آن را تجربه کنید؟ برای دیدن پایان اصلی بازی باید 3 بار آن را تمام کنید که در هر بار مراحل و داستان متفاوت میشود. این همان چیزی است که احتمالا در بازیهای دیگر کمتر دیدهید، خلاقیتی که حتی بعد از تمام شدن هر دور بازی بازهم راهی برای نفوذ خود پیدا میکند.
شمارهی 2. Red Dead Redemption 2
کمتر کسی روی کرهی زمین وجود دارد که تا بحال نام Red Dead Redemption را نشنیده باشد. Red Dead Redemption بدون شک اگر بهترین بازی نسل هشتم نباشد حتما یکی از بهترین هاست. بازی یکی از بهترین تقابلهای لول دیزاین و داستانگویی است، به طوری که بعد از تجربهی آن نه تنها نمیتوانید بازی دیگری بازی کنید، بلکه احتمالا از از میزان تاثیرگذار بودن داستان شوکه میشوید. دنیای پویای بازی و ارتباط مستقیم گیمر با دنیا جزو نکاتی است که تنها و تنها از راک استار بر میآید. راک استار این بار با محدودتر کردن مخاطب و گفتن یک داستان بینظیر توانست به فرمولی برسد که تمامی ما امیدواریم دوباره و دوباره از آن استفاده کند. جهانسازی Red Dead Redemption 2 به طور باورنکردنی دقیق و پرجزئیات است، به طوری که گاهی با خود میگویید راک استار چگونه اواخر عمر یک کنسول توانسته همچین بازی پر جزئیاتی را روانهی آن کند؟ تجربهی این بازی میتواند دید شما نسبت به بازیهای ویدیویی را عوض کند و کیفیتی را نشان دهد که قبل از آن در هیچ بازی دیگری ندیدهید.
شمارهی 1. Bloodborne
وحشت لاوکرافتی همراه با معماری گوتیک و داستانی که ایدههای بیشماری را به سرانجام میرساند، Bloodborne از هر نظر با اختلاف بسیار زیاد یکی از متفاوتترین و بهترین بازیهایی است که در نسل هشتم ساخت شده است. این بازی خیلی زود بین طرفداران محبوب شد و فروش خوبی را نیز تجربه کرد. با این حال مشکلات گرافیکی کمی از تجربهی فوقالعادهی آن کم میکند که البته بسیاری چشم به انتظار آپدیت بازی برای نسل نهم هستند. ایدهی Bloodborne از کابوس های میازاکی و خوانش کتابهای لاوکرفت از بچگی شروع شد و در نهایت به بازییی ختم شد که امروز میتوان با جرئت گفت که احتمالا دیگر تکرار نمیشود. بازی چه از نظر موزیک و چه فضا سازی لول بعدی سری دارک سولز است و در قدم به قدم آن میتوان رستگاری میازاکی را پیدا کرد. رستگاری که در باقی آثار او کمتر دیده میشود.