ویدیوگیم در سالهای اخیر شاهد رشد شدید خانمهای گیمر بوده که خبر بسیار خوبی برای این صنعت است زیرا با زیاد شدن مخاطبین و مختلفتر شدن آنها به سادگی میتوان به تولید بازیهایی پرداخت که قبلا ساختن آنها به دلیل کمبود مخاطب ممکن بود با مشکل مواجه شود. در سالهای اخیر اهمیت کاراکتر زن در بازیهای ویدیویی بسیار بیشتر شده و این موضوع بیش از پیش توانسته تا بازاریابی موفقتری برای استدیوها و پابلیشرهای مختلف داشته باشد. اما اگر سوال شما اینجاست که در نسل نهم و هشتم کنسولهای بازی ویدیویی قرار است از کجا شروع کنیم باید بگویم که دست شما بسیار باز است و از آنجایی که کامیونیتی بازیهای رایانهیی کم کم به سمت دو قطبی شدن در سلیقه پیش میرود شما به راحتی میتوانید از گزینههای مورد نظر در بازار یکی را انتخاب کنید، زیرا اکثر بازیهای پرفروش و جدید به هیچ عنوان تک جنسیتی نیستند و تجربهی شما را از بازی مختل نخواهند کرد. با این حال برای آسودگی کار شما به معرفی چندتا از بازی های ویدیویی میپردازیم که در سالهای اخیر در شناخت مخاطب خود بسیار قوی ظاهر شدهند و توانستهند تا حد زیادی مدیوم را در این بخش دچار تغییر کنند.
Resident Evil 2
بازی Resident Evil 2 در همان ابتدای کار خود در سال 1997 توانست توجه بسیاری از منتقدین و گیمرها را به خود جلب کند. کاری که بازی در فضاسازی انجام میدهد بسیار بزرگ است و توانست تا حد زیادی لول دیزاین در بازیهای هارر را عوض کند. خوشبختانه این بازی در سال 2019 ریمیک شد و شما میتوانید با گرافیک فوقالعاده چشمنواز به بازی کردن آن بپردازید. بازی با دو کاراکتر زن و مرد جریان دارد که شما با هردو بازی میکنید و هرکدام سناریو خود را برای داستان و انجام دادن ماموریتها دارند. اما دلیل اصلی که شما باید بازی را تجربه کنید فضا سازی بینهایت عمیق بازی همراه با گیمپلی فوق العادهی آن است که در نسخهی ریمیک نیز دستخوش تغییراتی شده که این تغییرات بسیار مثبت هستند. داستان بازی به راحتی میتواند شما را به دنیای مخوف رزیدنت اویل بکشاند و لحظات بسیار ترسناکی را برای شما رقم بزند. اگر دنبال یک تجربهی ترسناک همراه با اتمسفر قوی و داستان خوب میگردید این بازی میتواند بهترین گزینه برای شما باشد.
Life Is Strange
روح سرکش نوجوانی و انزوای شدید همراه با حس حقارت و خجالت و به دنبال معنا گشتن دقیقا همان چیزی است که شما در طول بازی کردن Life Is Strange با آن آشنا میشوید. این بازی به صورت انتخابی است و بازی همراه با انتخابهای شما جلو میرود و هر تصمیم شما میتواند سرنوشت کاراکتر شما و کاراکترهای دیگر را تحت تاثیر قرار دهد. تم بازی سورئال است و داستان یکی از بهترین داستانهایی است که چند سال اخیر وارد ویدیوگیم شدهند. کاراکتر اصلی بازی «مکس» (Max) به دنبال تجربهی های جدید خود در نوجوانی میرود و بازی بسیار خوب مشکلات یک دختر جوان خجالتی را به تصویر میکشد، البته بازی کاراکترهای دوست داشتنی بسیار زیادی دارد که کم کم وارد داستان میشوند و مکس را تحت تاثیر قرار میدهند. تجربهی Life Is Strange مانند سایر بازیهایی که بازی کردید نیست و سیستم تصمیمگیری گیمپلی توانسته تا هیجان خاصی به داستان بازی ببخشد. اگر دنبال بازییی هستید که تا مدتها بتوانید با کاراکتر آن همذات پنداری کنید این بازی از ابتدا برای شما ساخته شده است.
Horizon Zero Dawn
بازی هورایزون یکی از بهترین انحصاریهای سونی در چندسال اخیر است که توانست مخاطبهای زیادی را به خود جذب کند. علت جذابیت هورایزون بر خلاف معمول بازیهای ویدیویی سیستم گیمپلی و محیطهای بسیار زیبای آن است. اگر طرفدار گشتن در محیط بازیهای رایانهیی هستید هورایزون به راحتی می تواند ساعتها شما را پای خودش نگه دارد. داستان بازی نیز بسیار جذاب است و ایدهی بسیار خوبی را به مخاطبها معرفی میکند، برگشتن به عصر اولیه انسان اما نه به صورت بازگشت به گذشته، بلکه به صورت پسا آخرالزمانی. آخرالزمانی که با هوش مصنوعی و رباتها رقم خورده اما با اینحال بشر از خطر آن سالم بیرون آمده و زندگی باستانی خود را از سر گرفته است. کاراکتر اصلی بازی نیز در این بین دنبال هویت و خانوادهی اصلی خود میگردد و در این مسیر باید با جهان خطرناک زندگی خود رو به رو شود. شما میتوانید این بازی را هم روی کنسول پلیستیشن 4 و هم رایانهی شخصی تجربه کنید.
Tomb Raider
سری Tomb Raider قدمت بسیار زیادی در بازیهای ویدیویی دارد و از معدود بازیهایی است که برای اولین بار از کاراکتر زن استفاده کرد و به خوبی توانست یک کاراکتر قدرتمند خلق کند که در جهان ویدیوگیم بسیار محبوب و معروف شود. لارا کرافت یکی از بهترین کاراکترهای ویدیوگیم است که به دلیل وجودش در تعداد بالای این سری توانسته تا عمق خود را بیشتر و بیشتر کند. در نسل هشتم نیز سری Tomb Raider با اقبال بسیار خوبی همراه بود و با ریبوت شدن بازی در سال 2013 و آمدن دو نسخهی دیگر از آن در همین نسل باعث شد تا این سری دوباره احیا شود. سه نسخهی منتشر شده از بازی در گیمپلی و داستان کیفیت بسیار بالایی دارند و به خوبی توانسته اند تا خود را در بین بازیهای بزرگ پیدا کنند. Rise Of The Tomb raider را احتمالا بتوان بهترین و پیشرو ترین این سری معرفی کرد چرا که با جهان باز شدن و گفتن داستان جذاب لارا توانست جای خاصی برای خود بین طرفداران پیدا کند. جدیدترین نسخه اما Shadow of the Tomb Raider است که با اکشن جذاب خود و رفتن به گذشتهی لارا کرافت توانست تا تجربهی متفاوتتری را رقم بزند گفتنی است که گرافیک بازی بسیار چشمنواز و یکی از بهترینها چه در نسل هشتم و چه روی رایانههای شخصی میباشد.
Crash Bandicoot
احتمالا بسیاری از شما با بازی Crash Bandicoot آشنایی دارید. Crash Bandicoot همان بازی است که در بچگی بیشتر اعضای خانواده برای بازی کردنش سر و دست میشکاندند و تلاش میکردند تا در آن خوب باشند( که احتمالا به دلیل سختی بازی موفق نبودند). گیمپلی Crash Bandicoot بسیار جذاب و فان است و اگر از بازیهایی با اکشن و خشونت زیاد خسته شدهید کرش منتظر است تا زودتر به دنیای او وارد شوید و حسابی با پرت شدن به دنیای کودکی خود از فضای معمول بازیهای رایانهیی فاصله بگیرید. Crash Bandicoot فقط به احساس نوستالژی ختم نمیشود، اگر تا به حال این سری را بازی نکردید این جا بهترین پله برای شروع است، چرا که داستان بازی از جای قابل درکی شروع میشود و باعث نمیشود تا در دنیای آن سردرگم بمانید.
Overcooked 2
اگر دنبال این هستید تا یک بازی بسیار جذاب را به صورت دو نفره تجربه کنید بازی Overcooked 2 بهترین انتخاب موجود برای شماست. در بازی رقابت حرف اول را میزند و میتواند ساعتها هیجان خالص را برای شما و دوستانتان به ارمغان بیاورد. فضای بازی در یک رستوران اتفاق میافتد و همان گونه که از اسم بازی پیداست شما باید جلوی سوختن غذاها و یا دیر رسیدن آنها به مشتری را بگیرید. البته شاید این موضوع روی کاغذ کمی خندهدار بنظر برسد، اما در حقیقت انجام دادن آن در بازی سخت و دشوار است و گاهی آنقدر هیجان انگیز است که میتواند شما را از صندلی بلند کند!
The Last of Us
بعد سال 2013 احتمالا کمتر کسی اسم سری The Last of Us را نشنیده است. بازی که با بازی با احساسات مشهور است و به راحتی میتواند یکی از بهترین فضاها و کاراکترها را برای شما به نمایش بگذارد. نسخهی اول بازی توانسته بالانس بسیار خوبی بین گیمپلی و داستان داشته باشد و از طرفی دو کاراکتر محبوب سری یعنی جول و الی را به دنیای ویدیوگیم معرفی کند. بازی دید بچگانه و بزرگ سالانه دو نفر نسبت به جهان پیرامون را به بهترین شکل ممکن به تصویر میکشد و احتمالا شما را نیز بعد از تجربهی بازی به شوک فرو ببرد نسخهی دوم بازی یعنی The Last of Us Part II نیز پارسال منتشر شد که توانست بار دیگر اسم این سری را بر سر زبانها بندازد و عنوان بازی سال را به دست بیاورد. فضا سازی و عمق کاراکترها در The Last of Us Part II به مراتب بیشتر شده و اگر نسخهی اول را بازی کردهید حتما باید به سمت نسخهی دوم بروید و آن را تجربه کنید. این سری به داستان و گیمپلی خود مشهور است و اگر دنبال تجربهی عمیق از یک بازی هستید بهتر است زودتر با این بازی دست به کار بشوید.
Just Dance
همه چیز از اسم بازی پیداست! سری Just Dance یکی از بهترین راهها برای پر کردن اوقات خالی خود با فعالیت فیزیکی همراه با بازی کردن است، این بازی یکی از معدود بازی هایی است که در نسل پیش از حسگر و دوربین کنسولها استفاده کرد و اگر لوازم آن را دارید تجربهی بازی بسیار بهتر خواهد شد. سری Just Dance به دلیل محبوبیت بالای خود حتی برای کنسولهای نسل نهمی نیز تایید شده و اگر دوست دارید خرید کنسول جدید خود را با رقص و شادی جش بگیرید مطمئن شوید که بازی را برای کنسول پلیستیشن 5 خود میخرید. بازی مخصوصا در روزهای قرنطینه و کرونا میتواند روحیهی جدیدی به مخاطب ببخشد و آنها را شاد نگهدارد.
Dishonored 2
شمارهی دوم Dishonored به جرئت یکی از بهترین بازیهای منتشرشده در چندسال اخیر است. اگر آزادی در گیمپلی برای شما اولویت دارد این بازی یک لذت تمام نشدنی برای شماست، چرا که هم در لول دیزاین و هم در گیمپلی و حتی در داستان تعادل بسیار زیبایی برقرار است. سبک بازی بسته به بازی کردن شما میتواند متفاوت باشد اما زمینهی اصلی بازی مخفی کاری است که البته با اضافه شدن قابلیتهای فراوان به گیمپلی نمیتوان به سادگی آن را تنها مخفی کاری نامید. داستان «امیلی» نیز بسیار جذاب است و اگر او را از شمارهی اول میشناسید حتما ارتباط عمیقتری با او خواهید گرفت. تمام اینها همراه با سبک گرافیکی منحصربهفرد بازی همراه شده تا تجربهی بینظیری را به شما القا کند.
Control
بازیهای شوتر درچندسال اخیر بازار بسیار خوبی را در بازی های ویدیویی پیدا کردند، اما مهمترین المان یک شوتر خلاقیت آن است که متاسفانه در چند سال گذشته این مورد بسیار کمرنگ بود. اما با آمدن Control همه چیز دستخوش تغییر شد، بازی توانست در گیمپلی و داستان نوآروریهای بسیار زیادی داشته باشد و در کنار نوآوریهای خود در گیمپلی در داستان نیز نقش پررنگی را ایفا کند. طراحی محیط بازی نیز خارقالعاده است و در همان ابتدای برخورد شما با بازی مجذوب طراحی و گرافیک بینظیر آن میشوید. داستان بازی نقش مهمی در موفقیت آن دارد و اگر دنبال یک تجربهی بینظیر از شوتر همراه با یک داستان خوب و پیشرو هستید این بازی به راحتی میتواند چندین ساعت شما را مشغول نگه دارد. گفتنی است که بازی توانست در سال انتشار خود موفقیتهای بسیار زیادی نزد منتقدین و گیمرها کسب کند و یکی از شوترهای مهم بازیهای ویدیویی حساب میشود.