همه چیز درباره استارفیلد
بازی استارفیلد یکی از جدیدترین بازیهای سبک Role-play یا نقشآفرینی ساخت کمپانی Bethesda است که در تاریخ ۶ سپتامبر سال ۲۰۲۳ روانه بازار خواهد شد. این بازی پرماجرا و سنگین، مخصوص ایکس باکس سری ایکس، ایکس باکس سری اس و پیسی طراحی شده و هنوز خبری مبنی بر ریلیز آن برای پلی استیشن به گوش نرسیده است.
کمپانی Bethesda تبحر خاصی در ساخت بازیهای رلپلی دارد و این مهم را پس از ساخت بازیهایی مثل Fallout 67، Oblivio و Skyrim بهخوبی ثابت کرده بود. حالا علاقمندان به سری بازیهای این کمپانی میتوانند منتظر یک بازی عالی دیگر به نام استارفیلد Starfield باشند. در این مقاله نگاه جامعی به ابعاد مختلف این بازی محشر میاندازیم.
هنوز همه چیز درباره استارفیلد مشخص نیست، چون مدت زیادی از انتشار آن نمیگذرد. ولی بیایید ببینیم که باید منتظر چه ویژگیهایی از این بازی باشیم.
همه چیز درباره استارفیلد – محیط بازی استارفیلد
همانطور که از تریلرها و اسم بازی مشخص است بازی در محیطی کاملا فضایی رخ میدهد. داستان استارفیلد به این ترتیب است که در سال ۲۳۳۰ میلادی هستیم و انسان به لطف اختراح موتورهای جاذبهای توانسته بین ستارهها و سیارهها سفر کند. انسانها همچنین توانستهاند سیارههای مختلفی را کلونیسازی کنند و نسل خودشان را به چندین سیاره و قمر ارسال کردهاند.
پایتخت همه شهرها در بازی استارفیلد نیو آتلانتیس است؛ که پر است از معماها و رازهایی که کمی طول میکشد بتوانیم متوجه ارتباط آنها با یکدیگر بشویم. خلاصه باید آنقدر بازی کنیم تا بفهمیم که بازی از ما چه میخواهد.
در بازی استارفیلد بیش از ۱۰۰۰ سیاره ساخته شده است که هر سیارهای رنگ و بوی خودش را دارد. برای مثال در یکی از سیارهها شهری به اسم آکیلاسیتی وجود دارد که فضای آن شبیه به فیلمهای وسترن است و اکثر ساکنین آن را قشر گنگستر و خلافکار تشکیل میدهد. ماموریتهای سیاره آکیلاسیتی هم مثل فضای خودش، شکلی وسترنی دارد. از سرقت بانک گرفته تا تیراندازی در خیابانهای خاکی و… فضای کهکشانی و دنیای وسترن بهقدری باهم عجین شدهاند تا جایی که حتی شخصیت داستان کلاه گاوچرانی بر سرش میگذارد.
در استارفیلد آزادیم که هر کاری انجام بدهیم. آنقدر سیاره و کشتی فضایی وجود دارد که دستمان برای ماجراجویی باز است. گشت و گذار در هر سیارهای تجربه خاص خودش را دارد. برخی سیارهها خشک و بیآب و علف هستند، برخی محیط جنگلی دارند، برخی شباهت زیادی به سیاره زمین دارند و… .
ما میتوانیم با کشتی فضایی خود به هر ایستگاه فضاییای که دلمان خواست وارد شویم، با کشتیهای فضایی دشمن بجنگیم و حتی آنها را به غنیمت بگیریم.
همه چیز درباره استارفیلد – داستان بازی استارفیلد
ما در این بازی نقش یک معدنچی معمولی را داریم که شخصیتش رفتهرفته با صحبت و مکامله با افراد مختلف، شکل میگیرد. بازیهای رُلپلی به این ترتیباند که هر چه پیش برویم، شخصیت نقشمان کاملتر از قبل میشود. در ابتدای بازی، همه چیز درباره استارفیلد معمایی است. باید آنقدر بازی کنیم تا کم کم از داستان و ماجرای بازی سر دربیارویم.
در همه چیز درباره استارفیلد؛ معدنچی داستان ما (که هیچ هویت مشخصی ندارد) در همان روز اول کارش، یک وسیله فضایی پیدا میکند و سپس بهیکباره همهچیز بهسرعت تغییر پیدا میکند؛ به چندتا دزد شلیک میکنید، یاد میگیریم که چطور با سفینه پرواز کنیم و با اعضای گروه کاوشگری به اسم صورت فلکی (Constellation) آشنا میشویم که آنها هم به دنبال شیئهای فضایی دیگر میگردند.
وقتی در محیط نیو آتلانتیس چرخ میزنیم با ساختمانها و آسمانخراشهای عجیب و غریب روبهرو میشویم. در سیارههای دیگر هم پا میگذاریم که باید در خرابهها، آزمایشگاهها، باقیمانده سفینههای فضایی یا معادن جستوجو کنیم تا بر سر چیزهای جالب و بهدرد بخور با دیگر یاغیهای فضایی بجنگیم.
در جریان داستان اصلی بازی استارفیلد با دشمنی عجیب و هیولایی مواجه میشویم که ما را یاد دراگون بازی اسکریم میاندازد. مثل بازی اسکریم، فقط وقتهایی سر و کلهاش پیدا میشود که اصلا انتظارش را نداریم. تقریبا میتوان گفت که همان دراگون است با این تفاوت که کمی بهروزتر از آن شده. البته هر بار باید با یک شیوه تکراری با او بجنگیم که کمی فرسایشی بهنظر میآید.
در مجموع اما داستان اصلی بازی استارفیلد بسیار جالب و خلاقانه است. این جمع کردن اشیای فضای در آخر به ماجرایی جالب منتهی میشود. نتیجهگیری پایان بازی کاملا غافلگیرتان خواهد کرد.
بازی استارفیلد آنقدر طولانی است و ماموریتهای پرشماری دارد که میتوان گفت این بازی ته ندارد. به اتمام رساندن داستان اصلی بازی (یا Main Quest آن) بدون هیچ اتفاقی، تقریبا ۱۰ ساعت طول میکشد. ولی اگر بخواهیم همه چیز درباره استارفیلد را بررسی کنیم و تمام ماموریتهای جانبی آن را تمام کنیم باید حالا حالاها مشغول بازی کردن باشیم. بنابراین حسابی سرمان گرم خواهد بود.
همه چیز درباره استارفیلد – بررسی مشکلات بازی استارفیلد
در جریان داستان اصلی وقتی وارد سیارهای میشویم، باید یک سری ماموریت را به اتمام برسانیم؛ ولی در حین آنکه بخواهیم به هدفمان در این مراحل برسیم، از گوشه و کنار بازی کلی حادثه به سمتمان سرازیر میشود که گاهی یادمان میرود هدف اصلیمان چه بود.
یکی از تکراریترین تسکهای Main Quest بازی استارفیلد این است که وارد هر سیارهای بشویم باید به سمت یک سری معبد باستانی برویم و آنقدر همهچیز شبیه بههم است که انگار سازندگان Bethesda آنها را کپی-پیست کرده باشند. البته که انجام دادن این مراحل برای اولین بار لذتبخش است؛ ولی اینکه هر بار داستان به همین ترتیب باشد، کمی خستهکننده میشود.
شخصیتهایی که با آنها در ارتباطیم شبیه به بازیهایی مثل فالوت نیستند و آنچنان شخصیتپردازی ویژهای ندارند. برخی از ماجراهای بازی در ابتدا هیجانانگیز بهنظر میآیند ولی بینتیجه و بیمعنی تمام میشوند. فرایند سفر بین سیارهها هم ناامیدکننده است. نحوه شروع بازی استارفیلد هم برعکس بازیهای قبلی Bethesda آنچنان هیجانی نیست و خیلی سریع همهچیز شروع میشود؛ مثلا نمیتوان آن را با صحنه واگنسواری به سمت محل اعدام در بازی اسکریم مقایسه کرد.
همه چیز درباره استارفیلد قرص و محکم نیست و این بازی چند باگ مختصر هم دارد. برای مثال گاهی وقتی در حال حرکت باشم و ذخیره خودکار (Auto Save) انجام بشود، یک مقدار لگ در تصویر میافتد. یا مثلا وقتی داریم با یک نفر حرف میزنیم یکدفعهای به یک سمت دیگر میرود. لباسهای شخصیتها گاهی اشتباه هستند و… . البته در بازی به این شلوغی این چند باگ کوچک قابل بخشش است.
همانطور که گفتیم، سفر کردن در این بازی اصلا هیجان خاصی ندارد؛ سوار کشتی میشویم، مقصد را انتخاب میکنیم و سپس در صحنه بعد میبینیم که کشتی فضاییمان در حال فرود به آن سیاره است. همین!
اینطور که بهنظر میآید فقدان نقشه در بازی استارفیلد کاملا احساس میشود. اگر از سیارهای خوشمان بیاید و دلمان بخواهد دوباره به آن بازگردیم، نمیتوانیم آن را نشانهگذاری کنیم. مگر آنکه خودمان اسمش را در جایی یادداشت کنیم. مدیریت لیست موجودیمان هم سخت است؛ چون آنقدر مهمات و اشیای مختلف جمع میکنیم که همه چیز پیچ در پیچ میشود.
همه چیز درباره استارفیلد – ویژگی های جالب و اسلحه های بازی استارفیلد
یکی از بخشهای جالب بازی استارفیلد این است که اجازه میدهد خودمان در بازی شخصیتسازی کنیم (تا سه شخصیت اجازه داریم). در هنگام ساخت شخصیت و دست و پنجه نرم کردن با داستانشان با موارد جالبی روبهرو میشویم.
برای مثال در یکی از این برنامهها، با یک پدر و مادری بازنشستهای آشنا میشویم که وظیفه خرج و مخارجشان با ما است. این پدر و مادر حسابی از ما خوششان میآید و حامی فعالیتهای ما با گروه صورت فلکی هم هستند. ولی هر چه میگذرد آنها را مکانهایی میبینیم که انتظار دیدنشان را نداریم.
این شخصیتسازیها به جذابیت بازی استارفیلد افزوده است. هر کدام از این شخصیتها داستان خاص خود را دارند که جدای از داستان اصلی بازی هستند، ولی در حین بازی جاهایی که انتظارشان را نداریم ظاهر میشوند. این شخصیتها گاهی در حل معماهای بازی کمکمان میکنند، مسیر را به ما نشان میدهند و حتی در بین آنها میتوانیم نیمه گمشده خود را پیدا کرده و با او ازدواج کنیم!
در کل، استارفیلد این اجازه را به ما میدهد که داستان مورد پسند خودمان را بنویسیم.
همه چیز درباره استارفیلد را توضیح دادیم جز اسلحهها! برای مبارزه با دشمنانمان کلی اسلحه مختلف در اختیار داریم. یک پیستول در این بازی به ما داده میشود که تیرهایش حتی از لباسهای ضد گلوله هم عبور میکنند! در این بازی برای دقت تیراندازیها عناصر انگیزشی هم به کار رفته است؛ مثلا هر بار که با اسلحه دوربیندار خود درست نشانهگیری کنیم قدرت و دقت اسلحهمان بالاتر میرود.
لباسهایی که میپوشیم هم جزئیات زیادی دارند؛ مثلا هر لباسی درصد خطر آتشسوزی خاص خودش را دارد.
در مجموع، کمپانی Bethesda ثابت کرده که از خیلی لحاظ نسبت به قبل پیشرفت کرده است. حرکت شخصیتها روانتر از قبل شده، صداگذاریها عالی هستند، مکالمهها واقعیترند، سایهها و نورها هم کیفیت بالاتری دارند بهطوری که چشم پلیر هیچگاه از این بازی خسته نمیشود.
بازی Starfield برای ایکس باکس
کلام پایانی
هنوز نمیتوانیم ادعا کنیم که همه چیز درباره استارفیلد را میدانیم. فقط در این حد بگوییم که این بازی خیلی سنگین و شلوغ است.
از مبارزه با خلافکارها گرفته، تا گشت و گذار در سیارههای مختلف و مکالمههای سازنده با شخصیتهای مختلف، استارفیلد پر است از ماجراهای مختلف که تا مدتی سرتان را گرم خواهد کرد. موجودات عجیب و غریب، فضای خاص در هر سیاره، ساختمانهای پر زرق و برق، تیراندازی در خیابانهای خاکی، آزاد بودن در خلق داستان خاص خود، همه و همه نوید یک بازی قشنگ و عالی را میدهند.
البته استارفیلد در کنار این محاسن، معایب نادری هم دارد از جمله تکراری بودن ماموریتها، بیمعنی بودن سفر بین سیارهها، باگهای ریز و درشت و… که میتوان آنها را به خوبیهای این بازی بخشید. فقط باید حوصله داشته باشیم و به بازی اجازه بدهیم تا ما را درگیر خودش کند.