فهرست بهترین بازی های سبک روگ لایک
این روزها کمتر گیمری پیدا میشود که با ژانر دشوار و البته اعتیادآور روگ لایک، آشنایی نداشته باشد. عناوین سبک روگ لایک را میتوان از روی گیمپلی مشابه سیاهچال گردی آنها، مراحل همواره در حال تغییرشان و مرگ دائم و پشت سر هم کاراکتر اصلی بازی، به راحتی تشخیص داد.
بدین صورت که با هر بار مردن، همه چیز از ابتدا شروع میشود و هر بار دنیای بازی تغییر کرده و هر دفعه با تجربهای رو به رو میشویم که حس و حال کاملاً متفاوتی نسبت به دور قبل دارد. اکثر عناوین این ژانر معمولاً از داستانهای حماسی و سنگینی برخوردار بوده و از بازیهای رومیزی Dungeons & Dragons، الهام گرفتهاند.
با ان حال اگرچه شاید بازیهای مدرن روگ لایک امروزی، کاملاً به عناصر کلاسیک این سبک وفادار نمانده باشند، اما توسعه دهندگان سعیکرده اند با ترکیب این عناصر و استفاده از المانهای ژانرهای دیگر، بازی خود را با سلیقه گیمرهای این دوره هماهنگتر کنند.
بنابراین اگر شما نیز در صدد به چالش کشیدن میزان صبر و حوصلهی خود در به اتمام رساندن یک بازی روگ لایک هستید، حتما تا پایان این مقاله با ما همراه باشید. چرا که قصد داریم تا بهترین بازیهای روگ لایک را به شما معرفی کنیم.
Spelunky
مجموعه Spelunky، به جرئت یکی از تاثیرگذارترین بازیهای تاریخ ژانر روگ لایک به شمار میآید که سبب گسترش محبوبیت این ژانر تازه وارد بین کاربران بازیهای ویدئویی نیز شد. در بازی Spelunky که شباهت بسیار زیادی به سری بازیهای ماریو دارد، شما باید با رد کردن مراحل گوناگون و از بین بردن موجودات عجیب و غریبی که در بازی وجود دارد، به مراحل بعدی راه پیدا کنید.
انجام بازی Spelunky، نیازمند مهارت و عکسالعمل های بسیار سریع بوده و در هنگام تجربهی آن، باید از صبر و حوصلهی کافی برخوردار باشید. از طرفی وجود موسیقیهای نوستالژیک، گرافیک قابل قبول و گیمپلی مهیج، معجونی را فراهم آورده که دست کشیدن از تجربهی متوالی آن، کار به هیچ وجه راحتی نیست.
جالب است بدانید که نسخهی اول این مجموعه ابتدا در سال 2008 و فقط برای رایانههای شخصی منتشر شد. سپس در سال 2012 روی کنسول Xbox 360 و به دنبال محبوبیت فوق العاده آن، روی تمامی کنسولهای نسل هشتم از جمله PS4 و نینتندو سوئیچ نیز در دسترس علاقه مندان قرار گرفت.
عنوان Spelunky 2 نیز، یک دنباله کاملا شایسته برای نسخهی اول بود که توانست میانگین امتیاز 87 را از وبسایتهای معتبر دنیا کسب کند. تا جایی که در مراسم The Game Awards 2020 نیز، جزء نامزدهای کسب جایزه بهترین بازی مستقل سال نیز قرار گرفت.
Rogue Legacy 2
یک بازی روگ لایک که از المانهای ژانر مترویدوینیا تاثیر گرفته و آنها را در گیمپلی خود به کار برده باشد، امروزه اصلاً مورد تازه و عجیبی به نظر نمیرسد اما در سال 2013، این عنوان Rouge Legacy 2 بود که به خوبی هر چه تمامتر نشان داد که این ژانر در صورت الهام پذیری از عناصر سایر سبکهای بازیهای ویدئویی، تا چه حد میتواند جذاب و هیجان انگیز باشد.
بازی Rogue Legacy 2 نیز، با به کارگیری همان اصول و عناصر اساسی نسخهی اول و اضافه کردن برخی ویژگیها و چالشهای خلاقانه، در حال حاضر یکی از برترین عناوین ژانر روگ لایک محسوب میشود که تجربهی آن، به همهی طرفداران این سبک بازیها پیشنهاد میگردد.
البته که نسـخهی اول این مجموعه نیز، همچنان ارزش تجربـه کردن را دارد اما بازیRogue Legacy 2، تقریباً در همهی جوانب از جمله گرافیک، گیمپلی و موسیقی بهبود یافته است.
Dead Cells
یکی دیگر از بازی های روگ لایک بازی Dead Cells، از همان چنـدین سال پیش و هنگام قرار گرفتن نسخهی Early Access آن روی پلتفرم Steam، با استفاده از اکشن سرعتی و برق آسای خود در کنار یک سیستم آپگرید جامع و کامل، توانست تاثیر عظیم و قابل توجهی بر روی ژانر روگ لایک بگذارد که در ادامه, عناوین بیشمار دیگری از آن الهام گرفتند.
در جریان بازی Dead Cells شما با کشتن دشمنان، آیتمهای مختلفی بهدست خواهید آورد که یکی از این آیتمها، Cells است. در فاصله بین محیطهای بازی، یک جور قسمت فروشگاه مانند وجود دارد که در آن، شما میتوانید Cellهای خودتان را برای باز کردن آیتمها یا قدرتهای جدید مصرف کنید و پس از آنکه هر مورد را باز کنید، حتی پس از مرگ هم این پیشرفت از بین نخواهد رفت و همواره با شما خواهد بود.
موردی که سبب می شود تا تجربهی گیمپلی بازی در دورهای بعدی، تا حدودی آسانتر شود. بازی به لطف پشتیبانی مداوم از سوی توسعه دهندگان و عرضهی آپدیتها و محتویات جدید، کماکان مثل روز اول فعال و پرطرفدار بوده و ماجراجویی در دنیای پیکسلی و چشم نواز آن، در کنار مبارزات نفسگیر با باس فایتهای چالشبرانگیز و دشوارش، همان تجربهای است که طرفداران ژانر روگ لایک به هیچ وجه نباید آن را از دست بدهند.
Hades
بازی Hades از بهترین بازی های سبک روگ لایک محسوب می شود، محصول استودیوی کوچک اما خلاق Supergiant Games، ترکیبی شگفت انگیز از داستان سرایی فراموش نشدنی، طراحی مراحل بینظیر و گیمپلی چالشی و درگیرکننده است. شما در بازی در نقش جوانی به نام «زاگریوس» قرار میگیرید.
پسری که از جایی که در آن زندگی میکند، راضی نیست و سودای مهاجرت به المپ و همنشین شدن با خدایان اشرافی یونان را در سر میپروراند.
به عبارت دیگر، تمام هدف شما در طول گیمپلی بازی نیز همین خواهد بود. یعنی فرار از تارتاروس (دنیایی که داستان بازی در آن روایت میشود) برای رسیدن به المپ. اتاقهای تو در توی تارتاروس، هر کدام از الگوی منحصر به فرد خودشان برخوردارند و ترکیب این اتاقها با دوربین ایزومتریک بازی، سبب میشود تا شما به عنوان بازیکن، به تمام اتفاقاتی که در اتاق در جریان است، تسلط داشته باشید.
از سویی تنوع بالای سلاحها و جادوها، پویایی فوق العاده محیط و تنوع مثال زدنی دشمنان، مبارزات و اکشن بازی را تبدیل به تجربهای منحصر به فرد میکنند.
از منظر هنری هم، بازی واقعاً هیچ نقص و کمبودی ندارد. سبک گرافیکی و آرت استایل بازی Hades نیز مانند سایر عناوین قبلی استودیویSupergiant Games، دو بعدی با طراحی دستی است. با این تفاوت که کاراکترها در این عنوان، به صورت سه بعدی سل شید طراحی شده اند.
بازی Hades نهایتاً با کسب متای عالی 93، موفق به دریافت جایزه بهترین بازی اکشن سال در رویداد The Game Awards و جایزه بهترین بازی سال، بهترین کارگردانی، بهترین طراحی و بهترین بازی مستقل در رویداد D.I.C.E Awards سال 2020 نیز گردید.
Returnal
Returnal، اولین ساختهی انحصاری استودیوی فنلاندی Housemarque برای کنسول پلی استیشن 5، ضمن بهره گیری از تمام ویژگیها و قابلیتهای اختصاصی این کنسول نسل نهمی، یکی از برترین تجربههای روگ لایک حال حاضر را در اختیار بازی بازان قرار میدهد.
داستان بازی در خصوص زنی به نام «Selene Vassos» است. فضانوردی که پس از خراب شدن سفینهاش، مجبور به فرود آمدن روی سیارهای ناشناخته به نام «Atropos» میشود. طولی نمیکشد که او متوجه میشود که کل سیاره Atropos، به مانند یک حلقه عمل میکند. یعنی هر بار که شخصیت اصلی جانش را از دست میدهد، به نقطهی اول بازمیگردد.
با این تفاوت که راه جدید هیچ شباهتی به مسیر قبلی ندارد. در طول مبارزات این بازی نیز، باید سریعاً به حرکات دشمنان خود واکنش نشان داده و به هوشمندانهترین شکل ممکن با آنها مقابله کنید. از جای خالی دادنهای پیاپی و Dash های سریع گرفته تا شلیک مداوم به اهداف در حال حرکت و قرار گرفتن در مکانهایی که امکان برخورد گلولههای دشمن به شما را به صفر برساند.
خوشبختانه اولین تلاش استودیوی Housemarque در ساخت عناوین انحصاری، نه تنها وفادارانه مهمترین عناصر ژانر روگ لایک را در خود جای داده، بلکه با طراحی هوشمندانه و جذاب مراحلش توانسته این ژانر را بیشتر از قبل به تکامل برساند.
Moonlighter
داستان بازی Moonlighter در مورد روستایی به نام Rynoka و سیاهچاله هایی است که به طور اتفاقی پیرامون آن کشف شده اند.
سیاهچاله هایی که افراد با ورود به آنها سر از جهانهای گوناگونی در میآورند. در این میان ویل، که آخرین بازماندهی خانوادهاش است و از آنها مغازهای به نامِ Moonlighter به او رسیده، باید این مغازه را به دورانِ رونق و شکوفاییاش بازگرداند. در نتیجه برای رسیدن به این هدف، خطر را به جان می خرد و داخل این سیاهچاله های مرموز می شود.
به طور کلی روند بازی Moonlighter را میتوان در این چرخه خلاصه کرد: ورود به سیاهچالهها و مبارزه با دشمنان، پر کردنِ کوله پشتی از اقلام مختلف، بازگشت به روستا و فروشِ اقلام در مغازه، ارتقا تجهیزات در روستا و دوباره ورود به سیاهچاله و مبارزه با دشمنانِ قویتر و دستیابی به اقلامِ ارزشمندتر.
به مانند سایر عناوین روگ لایک، جستوجو و مبارزه در سیاهچاله سخت و چالشبرانگیز است، و با شکست خوردن در آن، تمامِ توشهای که در کولهپشتی اندوختهاید از بین میرود. بنابراین، همیشه باید با احتیاط در سیاهچالهها گام برداشت و مبارزه کرد و به موقع از آنها خارج شد.
Enter The Gungeon
استودیو مستقل Dodge Ball در سال ۲۰۱۶ بازی Enter the Gungeon را برای پی سی و پلی استیشن ۴ منتشر کرد و یک سال بعد بازی برای ایکس باکس وان و نینتندو سوییچ هم در دسترس قرار گرفت. این بازی ترکیبی از دو سبک پرطرفدار روگ لایک و Bullet Hell است؛ دو سبکی که هر کدامشان به تنهایی محبوبیت بسیاری در بین بازیکنان دارند. استودیو سازنده بازی هم به زیبایی توانسته از المانهای هر دو سبک بهره ببرد و تجربه جذابی را در قالب Enter the Dungeon عرضه کند.
بازی شخصیتهای متعددی دارد که هر کدام قابلیتها و سلاحهای پایه منحصر بـه فردی را در اختیار دارند. با انتخاب یکی از شخصیتها، وارد سطح اول از Gungeon میشوید و باید محیطها را یکی پس از دیگری کشف و کامل کنید تا مرحله تکمیل شود.
بازی از نظر تنوع سلاح، دشمنان و باسها بسیار قدرتمند ظاهر میشود و اجازه نمیدهد تجربه بازی کردنش برای مخاطب خسته کننده یا حتی تکراری شود. المانهای محیطی بازی هم بسیار جذاب هستند. به این صورت که میتوانید مثل فیلمهای اکشن، میزها را برگردانید و از آنها به عنوان یک سنگر موقتی بهره ببرید.
Darkest Dungeon
داستان بازی Darkest Dungeon که یک بازی روگ لایک است در مورد یک ارثیه عجیب و مرموز است. به شما از طرف یکی از خویشاوندان دورتان، یک عمارت ارث رسیده، خویشاوندی که با گشت و گذار در اعماق همین عمارت، پورتالی به جهانی متفاوت باز کرده و پای موجودات خطرناکی را به دنیایی که شما در آن زندگی میکنید، باز کرده است.
حال وظیفه شما این است که به سراغ این ارثیه طلب نکردهتان رفته و سیاهچالها و تمام سوراخ سنبههایش را برای پیدا و نابود کردن این موجودات عجیب و غریب زیر و رو کنید. از سویی مبارزات بازی به صورت نوبتی صورت میگیرند.
این یعنی با هر ضربهای که به دشمنان مقابلتان بزنید، طبیعتا یک ضربه مهلک هم از طرف آنها دریافت خواهید کرد. اما همه این ضربات مهلک نثار جان یک نفر نمیشوند. به هر حال، نمیتوان تنها وارد این سیاهچالهای تاریک شد و آنها را از وجود هر موجود جنبدهای خالی کرد.
برای همین، بازی در کنار شما کاراکترهای دیگری را هم به قلب تاریک سیاهچالهای بازی میفرستد که هر یک تواناییها و ویژگیهای خاص خودشان را دارند. وظیفه شما نیز این است که این افراد را حین نبردها مدیریت کنید.
حالا چه این مدیریت میخواهد در استفاده به موقع از تواناییهای هر کاراکتر باشد، چه ترتیب چینش مناسب آنها در جریان هر مبارزه. در کنار این، باید حواستان به سطح استرس کاراکترهای تحت کنترلتان نیز باشد. سطح استرس کاراکترها با افزایش میزان تاریکی، مردن کاراکترهای دیگر و حتی آسیب دیدن در نبردها بالا میرود.
در کل عنوانDarkest Dungeon، بازی به شدت خلاقانه و اعتیادآوری است و اگر تا حالا تجربهاش نکردهاید، پیشنهاد میکنم زودتر به سراغش بروید. Darkest Dungeon در حال حاضر برای پلتفرمهای PS4، PC، Xbox One، Android و IOS در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
با وجود خاص بودن این ژانر بازی آیا علاقهای به عناوین روگ لایک دارید؟ به نظر شما بهترین عنوان روگ لایک کدام است؟
منبع: gamespot