هیجانانگیزترین شروع در بازیها
مقدمه جذاب از مهمترین عناصری است که شما را قانع کند تا انتها پیش بروید. بخش ابتدایی بازیها و هیجانی که به شما تزریق میکند میتواند شما را تا انتها پای این تجربه طولانی نگه دارد. در هر بخشی از صنعت سرگرمی، ما با محصولی روبهرو میشویم که با صرف مبلغی وظیفه دارد تا مدتی شما را از این دنیا جدا کند و بازیهای ویدیویی که غالبا طولانیترین مورد هستند، وظیفه سختی در قبال حفظ همه مخاطبان تا انتها دارند. 10 بازی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم با تزریق هیجان خالص و شوکی بزرگ در همان اوایل بازی نوید تجربهای هیجانانگیز میدهند.
توجه داشته باشید که متن زیر بخشهای مهمی از بازیها را فاش میکند.
هیجانانگیزترین شروع در بازیهای ویدیویی
10- Sleeping Dogs
در همان مرحله اول بازی شما خود را در یک معامله مواد مخدر مییابید و مشخص میشود که «وی شن»، شخصیت اصلی بازی، مامور اداره پلیس بوده و این معامله را برای شناسایی مهرههای بزرگ این باند انجام میدهد.
همه چیز خوب پیش میرود و «وی» و همراهش معامله را با موفقیت پیش میبرند تا اینکه یکی از نیروهای امنیتی سر میرسد و متوجه معامله میشود ولی همراه «وی» میخواهد به قائله خاتمه دهد که ناگهان قاچاقچی ساطوری در صورت مامور فرو میکند! معامله به هم خورده و چون دیگر در نقش یک نفوذی هستید، باید پا به فرار بگذارید. یک پارکورکار بینظیر که تلاش میکند از دست پلیس در بازارهای شلوغ هنگکنگ فرار کند، مرحله ابتدایی Sleeping Dogs را تبدیل به یکی از هیجانانگیزترین و به یاد ماندنیترین صحنهها میکند.
9- Uncharted 2: Among Thieves
شاهکار ناتی داگ با سکانسی به یاد ماندنی در قطار شروع میشود. گنجیاب معروف «نیتن دریک» ناگهان در یک دره برفی خود را در قطاری در حال سقوط میبیند. جدای از گرافیک خیره کننده بازی و جزئیات بیشمار، این صحنه به یکی از نمادینترین صحنههای برند PlayStation بدل شده و با نمایش اکشن خالص و شخصیتهای دوست داشتنی، رقیب همیشگی Tomb Raider را از میان برمیدارد. بالا رفتن از قطار با تیری که شکم «نیتن» را شکافته، Uncharted 2 را تبدیل به یکی از بهترین بازیهای نسل میکند.
8- Ghost of Tsushima
یکی از عجیبترین عناوین منتشر شده در نسل قبل، Ghost of Tsushima است که میتوان ساعتها راجب این بازی صحبت کرد. از ساخت یکی از بهترین بازیهای شرقی توسط استودیویی در قلب آمریکا گرفته تا استودیویی کمنام و نشانی که دست به خلق چنین معجزهای زد، همه و همه از همان سکانس اول نمایان میشود.
مغولهایی تا دندان مسلح که تا جزیره سوشیما پیش آمده و اندک ساموراییهای باقیمانده که در مقابل این لشکر عظیم صفآرایی کرده اند. جدای از گرافیکی که فقط از ناتی داگ و سانتامونیکا انتظار داشتیم، صحنه حماسی نبرد بیفایده چشم بادامیها با قوم مغول و به خاک افتادن همگی یکی از هیجانانگیزترین صحنهها در میان بازیهای اخیر است. البته نباید سیستم مبارزه بازی را نادیده بگیریم که از همان اول نشان میدهد، حرفهایی برای گفتن دارد و حس سامورایی بودن را به نحو احسن القا میکند.
7- The Last of Us
The Last of Us با سکانس هدیه «سارا» به «جوئل» شروع میشود. پس از اینکه «سارا» در نیمههای شب از خواب برمیخیزد، به دنبال پدر خود میگردد و ناگهان در تلویزیون اخباری عجیب میبیند. کاملا گیج شده و به طبقه پایین میرود و پدر خود را در آشپزخانه مییابد که توسط یکی از همسایگان تعقیب میشود و «جوئل» مجبور میشود با هفتتیر از خود دفاع کند.
گرافیک خیره کننده همراه با واقعگرایی زیاد این سکانس را در ذهن همه ماندگار میکند، البته کاش فقط به خاطر این موارد بود! پس از یک تعقیب و گریز و تصادف با کامیون، «جوئل» در حالی که «سارا»ی مصدوم را در آغوش کشیده با یکی از سربازان مواجه میشود و او علیرغم عدم تمایل به این پدر و دختر شلیک میکند و با مرگ «سارا» همه هیجان بازی به غم بدل میشود.
6- God of War 3
چه چیز هیجانانگیزتر از جنگ «تایتانها» با «خدایان المپ» است؟ God of War 2 با همه نکات مثبت اما پایان بندی نداشت و همه از لحظه اتمام نسخه دوم و تماشای آن پایان بازی، منتظر نسخه سوم و نتیجه این نبرد خونین بودند. بازی عرضه شد و یکی از بهترین شروعها را شاهد بودیم.
«کریتوس» سوار بر شانه «گایا» به همراه دیگر «تایتانها» در حال سفر به بلندای المپ هستند و همگی خنجر انتقام خود را برای تلافی ظلمهای المپیان تیز میکنند. بالاخره لحظه موعود فرا میرسد، هر کدام با یکی از خدایان درگیر میشوند و سهم «کریتوس» خدای دریاها، «پوسایدون»، میشود. خدای جنگ پیش از آن که رقیب بتواند از دریاها قدرت بگیرد گردن او را میشکند و او را از میان برمیدارد البته که پیش از آن که بتواند به «زئوس» برسد، «گایا» مانع او میشود و «کریتوس» بار دیگر به دنیای مردگان سقوط میکند.
5- Grand Theft Auto 5
پردرآمدترین محصول تاریخ سرگرمی به چه معروف است؟ گرافیک؟ داستان؟ شاید همه موارد درست باشد اما عاملی که سری GTA را از دیگر بازیها جدا میکند فقط و فقط، هیجان است. آخرین نسخه این بازی هم از پیشگامان این زمینه محسوب میشود. یک سرقت بانک با «ترور» و «مایکل» و دوست مشترکشان «برد» و یک بی نام و نشان بدبخت که از همان ابتدا دیوانگی «ترور»، کلکبازی «مایکل» و از همه مهمتر گرافیک و گیمپلی جذاب بازی را به تصویر میکشد. همانطور که گفتیم با این تیم قرار نیست همه چیز خوب پیش برود و دو کشته و یک زندانی حاصل سرقت دو پروتاگونیست GTA 5 است.
4- Halo: Combat Evolved
در نوامبر 2001، مایکروسافت غول تکنولوژی با سبلریتی معروف «دواین جانسون» کنسولی عجیب را معرفی کرده و یک بازی همراه آن عرضه شد، Halo: Combat Evolved. این بازی از معدود شوترهای کنسولی استاندارد آن زمان بود و کنترل یک فرد عجیب با لباس فضایی را در اختیارتان میگذاشت.
بعد از مرحله آموزشی بازی و ملاقات فرماندهان سفینه، ناگهان صداهای مهیبی به گوش میرسد و دشمنی که از این به بعد سالها در سدد نابودی بشریت خواهد بود، به استقبال «چیف» آمده و نبرد آغاز میشود. نمایش آن گیمپلی بینظیر که هنوز هم بعد از 20 سال ارزش تجربه دارد به علاوه اکشن بینظیر و ایجاد سوال برای ادامه بازی، اولین مرحله Halo: Combat Evolved را برای همه به خاطرهای شیرین بدل میکند.
3- Battlefield 1
بیایید به عقب برگردیم. زمانی که در این فرانچایز تانک از ساختمانها بالا نمیرفت، در بازی همهمه نبود، گرافیک از بازیهای 10 سال پیش هم ضعیفتر نبود. بله منظورم Battlefield است. این سری شوتر کار خود را از جنگ جهانی شروع کرد و سالها از ریشه خود فاصه گرفته بود (البته که با انتشار بازیهای شاهکاری چون Battlefield 4 و 3 کسی اعتراض نمیکرد اما بسیاری دلتنگ تجربه حال و هوای جنگ جهانی بودند).
بازی شما را در رویایی شیرین قرار میدهد. موزیک دلچسبی در حال پخش است و همه چیز عالی به نظر میرسد، البته پیش از آن که با فریاد فرمانده، رویا به کابوس بدل شود. هیجان و نگرانی در بازی موج میزند. گرافیک خیرهکننده و واقعگرایی در فضاسازی باعث میشود همگی از تعجب و هیجان با دهانی باز بازی کنند. البته که مرگ دردناک آن سرباز بینام و نشان، وجهه تاریک و ناراحت جنگ را حفظ میکند و به بهترین اثر شوتر در فضای جنگ جهانی اول بدل میشود.
2- Call of Duty: Advanced Warfare
در مورد قبل از رقیب گفتیم اما همیشه برخی گیمپلی کند Battlefield را دوست ندارند و سراغ Call of Duty میروند. سری سراسر هیجان اکتیویژن در سال 2014 به ایستگاه Advanced Warfare رسید و نبردی در آینده نسبتا دور را به تصویر میکشد.
«جک»، کاراکتر اصلی بازی، خود را در کره جنوبی در میان انبوهی از تروریستها مییابد و نبردی وحشتناک در حال انجام است. Call of Duty به اکشن و هیجان شناخته میشود و با این نسخه، هیجانی از جنس آینده را به تصویر میکشد. البته که مانند بسیاری از موارد دیگر بازی بعد از این هیجان ضربه روحی خود را میزند و در این مورد هم فداکاری «ویلیام» و از بین رفتن بازوی «جک» پایانی باشکوه اما تلخ برای این جنگ رقم میزند.
1-Batman: Arkham City
شاهکار راکستدی برخلاف بازی قبلی، با «بروس وین» شروع میشود. پسر پولدار گاتهام در حال سخنرانی بر ضد Arkham City است که ناگهان همه چیز بهم میریزد. «بروس» دزدیده میشود و در مقابل مرد عجیبی قرار میگیرد. اگر مثل من اهل کامیک بوک نبوده اید، او را نمیشناسید. «هوگو استرنج» رئیس Arkham City، در همان ابتدا نشان میدهد که نقاب «بروس» نتوانسته هویتش را از همه مخفی میکند.
«بتمن» است و کارهای سریاش که فاش شدن این راز آندرنالین را در بدن بازیکن بالا میبرد. نبرد با دست خالی و بدون گجت هم هیجان خودش را دارد و جنگ با «پنگوئن» و افرادش، شروع Batman: Arkham City را درخشان میکند. نباید از لباس پوشیدن جذاب «بتمن» هم غافل شویم که لباسهای بتمن با بت جت برای او ارسال میشوند و او با همان لباسهای همیشگی سراغ «دنت» میرود.
موارد ذکر شده تنها بخشی از شروعهای پر هیجان بودند و قطعا موارد دیگری هم وجود دارد. نظر شما چیست؟ شما هم مورد دیگری میشناسید؟ نظرتات خود را با ما به اشتراک بگذارید.