آمادهاید تا حسابی گریه کنید؟
همه ما عاشق داستانهایی هستیم که در انتها قهرمان به سمت غروب خورشید میرود، اما متاسفانه همیشه اینگونه نیست. برخی از بهترین بازیهای تاریخ به بیرحمانهترین روش ممکن پایان مییابند و بعضا تمام کاراکترها یا کل دنیا به وضعیت بدی دچار میشوند.
با اینکه تجربه چنین بازیهایی واقعا سخت و دردناک است، نمیتوان منکر این تجربه شد که تاثیرهای شگرفی بر مخاطبان خود میگذارد. در ادامه میخواهیم به بازی های ناراحت کننده اشاره کنیم که در غمناکترین حالت ممکن به اتمام میرسند.
هشدار: این مقاله بخشهای مهمی از هر بازی را فاش میکند.
فهرست 10 تا از بازی های ناراحت کننده با پایانی غمگین

Red Dead Redemption 2
بازی Red Dead Redemption یکی از بازی های ناراحت کننده با پایانی واقعا غافلگیرکننده بود، اما پایانبندی نسخه دوم حتی پا را فراتر هم میگذارد. این بازی به نوعی پیش در آمد نسخه اول است و شخصیت اصلی آن فردی است که نامش در RDR 1 ذکر نشده، بنابراین مشخص بود که Red Dead 2 قرار است تا قهرمان دوست داشتنی اش را فدا کند و راکستار به بهترین نحو ممکن توانست داستان این قهرمان را روایت کند.
«آرتور مورگان» همچنان یکی از بهترین کاراکترهای خلق شده در تاریخ ویدیوگیم است (اگر که بهترین و بزرگترین نباشد!) پس دیدن او در آن شرایط و جان دادنش به تنهایی قلب بسیاری از گیمرها را به درد آورد. بله درست است که پس از این اتفاق بازی به اتمام نمیرسد و شما زمان زیادی را با «جان مارستون» میتوانید بگذرانید، اما همه میدانیم که مرگ «آرتور» تا چه حد ناراحتکننده و گریهآور است.

Brothers: A tale of two sons
Brothers: A tale of two sons اولین تجربه «جوزف فارس» در قامت کارگردان یک بازی بود و او توانست استعداد و پتانسیلهای خود را در همان گام اول به رخ همه بکشد. کسانی که بازی را تجربه کرده اند مطمئنا از زمانی که صرف این بازی کرده اند راضی بوده اند و این بازی را به همه پیشنهاد میکنند.
بازی همانطور که از نامش مشخص است، درباره رابطه دو برادر است که به دنبال آب عرفانی میروند تا بلکه بتوانند پدر خود را از بستر مرگ نجات دهند. نهایتا این دو برادر هم موفق میشوند که به این درخت مقدس برسند، اما با ضایعهای بزرگ که از دست رفتن زندگی برادر بزرگتر «نایا» است مواجه میشوند. این پایان ویرانگر برای همیشه در خاطرتان خواهد ماند و هربار که نام «جوزف فارس» و Brothers را بشنوید، مطمئنا غمگین خواهید شد.

The Dragon, Cancer
اگر میخواهید به سراغ یک بازی نشاطآور و سرگرمکننده بروید، قید The Dragon, Cancer را بزنید. اما این همه ماجرا نیست. این یک بازی زندگینامهای است که روایتگر داستان پدر و مادریست که شاهد مبارزه پسر جوانشان با سرطان هستند که پیش از سن 4 سالگی در این مبارزه شکست میخورد. این بازی کاملا افسردهکننده است و شما را از شروع تا پایان ناراحت میکند، اما همه اینها چیزی از جذابیت این بازی کم نمیکند. در این بازی قادر هستید تا صمیمیتی بینظیر تجربه کنید که برای همیشه در خاطرتان خواهد ماند.

Ori and the will of the Wisps
درست مانند نسخه قبلی، Ori and the will of the Wisps هم پایانی تلخ و شیرین دارد. «اوری» بالاخره «شیریک» که جغدی ترسناک است را شکست میدهد، اما تماشای مرگ این موجود که زیر پر و بال پدر و مادرش جان میدهد، واقعا ناراحتکننده است. ضمنا جنگل هم قرار است بازسازی شود و «کو» که حالا خوب شده و با «نارو» و «امی» متحد شده هم جانش را از دست میدهد و به همراه «سیر» به درخت روح تبدیل میشوند. این مورد دیگر واقعا میتواند شما را وادار به ساعتها گریه کند.

The Last of Us Part II
این مورد که یکی از جدیدترین بازیهای لیست هم هست، برخلاف بقیه در انتها نه تلافاتی دارد و نه دنیا به اتمام میرسد. «الی» تصمیمی جنجالی میگیرد و جان «ابی» را به او میبخشد. با اینکه شاید «الی» در نهایت تصمیمی درست گرفت و به این چرخه انتقام بالاخره پایان داد (پیش از آنکه بیش از اینها از دست بدهد)، اما تا همان لحظه هم «الی» هر چه داشت و هرچه که در حال بدست آوردنش بود را از دست داد.
از چاقوی جیبیاش که تنها یادگار مادرش بود، تا «دینا» و انگشتانی که گیتار مینواختند و «الی» مجبور شد که «جوئل» و گیتار و خاطراتش را هم کنار بگذارد و دوباره به ترس همیشگیاش برگردد، تنهایی!
دلست اف اس یکی از بازی های ناراحت کننده با پایانی غمگین است.

The Legend of Zelda: Link’s Awakening
مردم خیلی مجموعه The Legend of Zelda را به داستانسرایی نمیشناسند، اما در یک بازی سیاه سفید دوبعدی که نام مجموعه Zelda را یدک میکشد، شاهد یکی از عجیبترین پیچشهای داستانی هستیم. Link’s Awakening داستان سبک و کوتاهی دارد.
شما باید در ابتدا جزیره را بشناسید و سپس با ساکنان آن تعامل داشته باشید و در انتها هم متوجه میشوید که تمام اینها وهم و رویایی بوده که توسط «ویند فیش» ایجاد شده است. «لینک» او را بیدار میکند تا خود را در دنیای واقعی دوباره پیدا کند، اما بازی شما را مجبور میکند تا نظارهگر آنها تا لحظه مرگ باشید! این بازی از بازی های ناراحت کننده و یکی از سختترین وظایف ممکن در تاریخ ویدیوگیم است.

Gears 5
این بازی شاید کمی عجیب بود اما در دسته بازیهای بد به هیچ وجه قرار نمیگیرد. Gears 5 تلاش میکند تا چیزهای جدید زیادی را به فرانچایز Gears of War اضافه کند که از جمله مهمترین آنها انتخاب در بخشهای مختلف است که در نهایت هم در این بازی «کیت» باید بین «جی دی» و «دل» یکی را انتخاب کند. یکی میمیرد و یکی زنده میماند.
در برخی مراحل این انتخاب خیلی ساده به نظر میرسد، زیرا «دل» شخص بهتری است و به راحتی میتوانید با او ارتباط بگیرید، اما کسی از «جی دی» زیاد خوشش نمیآید.
اما نباید فراموش کنیم که او پسر «مارکوس فنیکس» است و اگر بگزاریم بمیرد، در حقیقت ما مسئول اتفاقاتی هستیم که برای او رخ داده است. پس انتخاب شما کدام است؟ آیا اجازه میدهید که «دل» دوستداشتنی بمیرد یا مسئولیت مرگ پسر دوست داشتنیترین کاراکتر را به عهده میگیرید؟ انتخاب اصلا ساده نیست!

Telltale’s The Walking Dead Season 2
بله، بلافاصله ذهن همه بیشتر سمت فصل اول Telltale’s The Walking Dead رفت، اما اگر کمی بیشتر به فصل 2 دقت کنید متوجه غم گنجانده شده در این بخش بازی میشوید و ما هم ترجیح میدهیم که به سراغ مورد دوم برویم.
مهم نیست که بازی را چگونه به اتمام برسانید و اینکه «کنی» زنده بماند یا بمیرد و یا «کلمنتاین» تصمیم بگیرد با بازماندگان کنار بیاید یا نه، این بازی به هیچ وجه خوب به پایان نمیرسد. شاید که غم مرگ «لی» بیشتر باشد، اما به آسانی نمیتوان از فصل دوم گذشت.

GTA IV
در این نسخه از GTA، راکستار به سراغ داستان مردی رنج و دردکشیده رفت. نیکو بلیک، سربازی صربستانی که رنج و سختی زیادی در جنگ یوگسلاوی متحمل شد و توسط جوخه خودش مورد خیانت گرفت. سپس او به کسب و کارهای غیرقانونی در اروپا مشغول شد و با مردی به نام «بلگارین» به مشکل خورد. او تصمیم گرفت تا به توصیه پسرعمویش به «سرزمین فرصتها» مهاجرت کند و علاوه بر خلاص شدن از دست مشکلاتش، انتقام همرزمهایشها را هم بگیرد.
«نیکو» فرد خائن را پیدا میکند و بازی به شما امکان کشتن او را میدهد و سپس براساس انتخابهایی که در بازی دارید میتوانید با یکی از دشمنان خود معامله کنید یا او را به قتل برسانید. چه تصمیم به سازش بگیرید و چه «دیمیتری» خائن را بکشید، مراسم عروسی «رومن» به خاک و خون کشیده خواهد شد و یا خود «رومن» و یا «کیتی» دوست نیکو قربانی میشوند و این نشان میدهد که رنج و دردهای «نیکو بلیک» تمامی ندارد و او به دنیا آمده تا نزدیکانش را از دست بدهد.
شاید باورش سخت باشد اما جی تی ای آی وی جزو بازی های ناراحت کننده با داستانی غمگین می باشد!

Ghost of Tsushima
در Ghost of Tsushima شما همیشه مشغول مبارزه هستید. مغولها، ساموراییها، عقاید «لرد شیمورا»، گذشته پدر جین «کازاماسا» و بسیاری مورد دیگر که از همان ابتدا هشدار میدهد که احتمالا با پایان خوبی مواجه نخواهید شد. در این بازی «جین» باید با شاهد مبارزه غرور ساموراییاش با رنج مردم سوشیما باشد که توسط مغولها شکنجه میشوند. در نهایت «جین ساکای» با همه میجنگد و مغولها را از جزیره بیرون میکند، اما حالا باید با «لرد شیمورا» که او را مانند پسرش بزرگ کرده مبارزه کند. چه تصمیم بگیرید او را بکشید و چه بخواهید او را زنده بگذارید، بدون شک پشت سر گذاشتن گذشته باشکوه «جین» دردناک و غمانگیز است.
موارد گفته شده تنها برخی از پایانهای غمناک در بازیهای ویدیویی بودند. نظر شما در این باره چیست؟ چه بازی دیگری میتوانست در لیست بازی های ناراحت کننده قرار بگیرد؟
منبع: gamingbolt
موضوع: فهرست 10 تا از بازی های ناراحت کننده با پایانی غمگین