آماده باشید تا با قدرت حلقهها آشنا شوید
اگر فکر میکنید که داستان ارباب حلقهها با هابیت شروع شده است، تا آخر همراه ما باشید. جی.آر.آر. تولکین(یا تالکین)، این نویسندهی افسانهای, چندین هزاره از تقابل میان الفها، کوتولهها(دوارفها)، هابیتها و اُرکها را به تصویر کشیده است. این داستان هم برای طرفداران قدیمی و هم جدید جذابیت دارد.
این داستان از لحاظ پیچیدگی، روی جنگ ستارگان و استارترک را نیز سفید میکند.اگر قبلاً سهگانهی ارباب حلقهها را دیده باشید با داستان این مجموعه مقداری آشنایی دارید؛ پیتر جکسون معمولاً حوادث داستان را فشرده میکند، پس به این کارگردان کاری نخواهیم داشت و به سراغ کتاب تولکین میرویم.
بگذارید داستان را بینمک کنیم: سائرون عاقبت خوبی نخواهد داشت.
[lwptoc numeration=”none”]
اولین عصر میدل ارث
اولین عصر میدل ارث به دو بخش سالهای درختی و سالهای خورشیدی تقسیم میشوند.
سال های درختی
1050 درختی: ارو، الفها، انتها و همچنین پدران کوتولهها را میآفریند. واردا(یکی از 15 والاری که ارو آفریده است) ستارگان را در بالای آردا میآفریند. آردا جهانی است که میدل ارث بر شالودهی آن بنا شده است. والارها در آمان که به سرزمینهای نامیرا نیز شهرت دارند زندگی میکنند.
1080 درختی: والاری به نام ملکور(که بعداً مورگوث خوانده میشود و شخصیت بد داستان است), الفها را تسخیر، شکنجه و به اُرکها تبدیل میکند. دورین نامیرا پادشاهی زیرزمینی را به نام خازاد دوم پایه میگذارد که بعداً موریا خوانده میشود.
1100 درختی: سائرون(مایایی که برای کمک به والار آفریده شده و قبلاً مایرون خوانده میشد) به سرورش ملکور/مورگوث کمک میکند تا ارکها و ترولهای(نوعی غول که در غارها زندگی میکند را گویند) بیشتری بیافریند. این کار در دژ آنهای انگبند انجام میشود.
1362 درختی: گالادریل بدنیا میآید.
1500 درختی: ماه و خورشید آفریده میشوند. سالهای درختی پایان مییابند.
سالهای خورشیدی
1 خورشیدی: تازهواردان(ماه و خورشید) به میدل ارث جان میدهند.
532 خورشیدی: الروندبدنیا میآید.
590 خورشیدی: مورگوث از میدل ارث به پوچی تبعید میشود. سائرون نیز تضعیف میشود.
اولین دوره میدل ارث پایان می یابد.
دومین عصر میدل ارث
نمی دانیم که سریال جدید ارباب حلقهها تا چه حد با داستان تالکین تطابق خواهد داشت، اما طبق کتاب پیش میرویم. همین هم سرنخهای زیادی به دست خواهد داد.
سال اول دومین عصر: در لنگرگاه طوسی گذرگاهی برای الفها ساخته میشود.
سال 32 دومین عصر: ادین(پدر انسانها) امپراطوری نومنور را پایه میگذارد. این امپراطوری بر جزیرهای سربرآورده از دریای بزرگ (در غرب میدل ارث) بنا میشود که آن را نیز والار آفریده است.
سال 500 دومین عصر: سائرون به میدل ارث برمیگردد.
سال 100 دومین عصر: سائرون باراددور(برج تاریک) دیگری میسازد, دژی که بعدها سرزمین موردور خوانده خواهد شد(جایی که سایهها سکنی میگزینند). مناظر آتشفشانی خارقالعاده زیادی خواهید دید.
سال 1500 دومین عصر: نوزده حلقه قدرت ساخته میشوند- سه تا برای الفها، هفت تا برای اربابان کوتولهها، و نه تا برای انسانهای فانی. آنها قدرت حکومت بر هر نژادها را دارند. سائرون به آهنگران الفی ارگیون و کلبریمور آموزش میدهد تا چیزی وحشتناک بسازند.
سال 1600 دومین عصر: سائرون به سمت کوه هلاکت حرکت میکند تا حلقهای برای حکومت بر همه بسازد. این حلقه بر تمام حلقهها برتری دارد و قرار است به عنوان سلاحی برای فتح میدل ارث استفاده شود.
سال 1697 دومین عصر: بعد از نابود شدن ارگیون در جنگی بین الفها و سائرون، الفها موفق میشوند سه حلقه الفی (ویلیا, ننیا و ناریا) را از دسترس ارباب تاریکی دور نگه دارند. الروند نیز ریوندل را میسازند.
سال 2251 دومین عصر: نزگلها ( که سواران سیاه, شبههای حلقه یا نه انسان نگه دارنده حلقه تحت تأثیر آن یک حلقه نیز نامیده میشوند) برای اولین بار دیده میشوند.
سال 2800 دومین عصر: نومنور شروع میکند به ادعای مالکیت کردن بر قلمرو میدل ارث.
سال 3209 دومین عصر: ایسیلدور به دنیا میآید. او بعداً بر سائرون غلبه خواهد کرد. در این عصر بسیاری از انسانها برای قرنها زندگی خواهند کرد. البته هنوز هم تالکین از عنوان “انسانهای فانی” برای انسانها استفاده میکند.
سال 3261 دومین عصر: شاه ار فارازون از نومنورها، سائرون را زندانی میکند اما با گول زدن او, حتی مشاور او هم میشود.
سال 3319 دومین عصر: تحت تأثیر سائرون, ار فارازون به سرزمینهای نامیرای آمان حمله میکند. نومنور غرق میشود، و اکثر ساکنانش کشته میشوند، اما عدهای زنده میمانند تا زندگی خود را در میدل ارث ادامه دهند.
سال 3320 دومین عصر: بعد از مهاجرت از سرزمین مادریشان، انسانهای نومنوری امپراطوریهای گوندور و آرنور را در سرزمین پهناور میدل ارث پیدا میکنند که در این برهه اریادور خوانده میشود.
سال 3430 دومین عصر: آخرین اتحاد الفها و انسانها شکل میگیرد تا برای آخرین بار در برابر سائرون و نیروهاش قد علم کنند. یک اتحاد خارقالعاده میان پادشاه الفها گیل گالاد و الندیل، مردی از نومنور که در نتیجه این اتفاق اولین پادشاه دونداین میشود. این یعنی آنکه او حکمران گوندور و آرنور نیز است. او پدر ایسیلدور است.
سال 3441 دومین عصر: جنگ در سراشیبی کوه هلاکت پایان میگیرد. به نظر میرسد که سائرون که در اوج قدرت خود است، الندیل و گیل گالاد را میکشد، اما ایسیلدور شکست را قبول نمیکند او شمشیر شکستهای را برمیدارد و انگشتی که حلقه بر آن بود را میبرد. شمای جسمی سائرون از بین میرود، اما روح او در انگشتر باقی میماند. تصمیم ایسیلدور مبنی بر نگه داشتن انگشتر برای خود بجای انداختن آن در کوه هلاکت بیشترین تأثیر را در تاریخ میدل ارث دارد، اما دل کندن از آن حلقه قدرتمند نیز سخت است.
بدین گونه عصر دوم میدل ارث نیز به پایان میرسد.
سومین عصر میدل ارث
این قسمت از همه برایتان آشناتر است! پس علاوه بر سالها، ماهها را نیز میآوریم.
دومین سال از سومین عصر: ارکها در کنار رودخانه آندوین به ایسیلدور و یارانش حمله میکنند. او حلقه را بر دستش میکند و ناپدید میشود. حلقه از انگشت او درمیآید و ثابت میکند که از خودش اختیار دارد. او نمایان و سپس کشته میشود. حلقه برای یک هزاره در ته رودخانه میماند. البته داستان همینجا تمام نمیشود.
سال ۱۰۰۰ سومین عصر: پنج جادوگر (که در میان آنها گندالف”خاکستری”، سارومان “سفید” و راداگاست “قهوهای” نیز دیده میشوند) به میدل ارث فرستاده میشوند تا با سائرون مقابله کنند. گرچه مانند پیرمردها به نظر میرسند, آنها ارواحی مایاری هستند که در اصل برای کمک به والار آفریده شده اند.
سال ۱۰۵۰ سومین عصر: پا پشمالوها، اجداد کوچنشین هابیتها، از کوههای پرمه عبور و به اریادور میرسند، جایی که شایر را پیدا خواهندکرد.
سال ۱۶۰۱سومین عصر: شایر در ساحل رودخانه برندیواین پایه گذاری میشود.
سال ۱۹۸۰ سومین عصر: کوتولههای خازاد دوم (موریا)بالروگی را که موجودی شیطانی از زمان سالهای درختی است بیدار میکنند. شاه دورین ششم کشته میشود و کوتولهها دژ باستانیشان را ترک میکنند.
سال ۲۴۶۰ سومین عصر: حال که سائرون لقب “Necromancer” را لقب میکشد، در دژ دل گولدور در میرکوود اقامت میگزیند.
سال ۲۷۷۰ سومین عصر: اسمائگ، اژدهایی که عطش ثروت دارد، امپراطوری انسانی دیل را از بین میبرد، و کنترل اربور، که کوه تنها نیز نامیده میشود را در دست میگیرد. کوتولهها نیز که آن را خانهی خود میدانستند بدنبال جایی دیگر برای زندگی میگردند.
سال ۲۸۵۰ سومین عصر: گندالف متوجه میشود که Necromancer همان سائرون است.
سال ۲۴۶۳ سومین عصر: هابیتی به نام دیئگل میخواهد که ماهیای را بگیرد، و در این میان حلقه را در ته رودخانه پیدا میکند. پسرعمویش، اسمیئگل او را خفه میکند تا حلقه را به چنگ آورد. اسمیئگل را از شهر بیرون میکنند و او در غاری در کوه های مه آلود ساکن میشود. گرچه حلقه عمر او را طولانی میکند، او به موجود پست تری تبدیل میشود. او گلوم خوانده میشود.
هابیت
سال ۲۹۴۱ سومین عصر: شورای سفیدان که متشکل است از گالادریل، الروند، گندالف، راداگاست و سارومان، سائرون را از دل گولدور بیرون میاندازند. گرچه در کتاب ارباب حلقهها، حدود یک قرن میان شناخته شدن سائرون و رفتن او از میرکوود فاصله است، فیلمها آن را به چند هفته یا ماه تقلیل داده اند.
هابیتی به نام بیلبو بگینز شایر را ترک میکند و برای کمک به اربابی کوتوله به نام ثورین اوئکنشیلد در بازپسگیری طلا و نقرههای خانوادگیش از اسمائگ درگیر ماجرایی ناخواسته میشود. حلقه او را ارباب خود و گلوم را خشمگین میکند.
اسمائگ به لیک تاون حمله میکند اما بارد کماندار او را میکشد. نیروهای کوتوله، انسان، الف، ارک و عقابها در نبردی به نام نبرد پنج ارتش شرکت میکنند.
سال 2942 سومین عصر: سائرون به موردور برمیگردد. اخبار به خانه برگشتن نیروهای خودی هنوز تأیید نشده اند. در همین حین، بیلبو بگینز نیز به شایر برمیگردد.
سال 2953 سومین عصر: سارومان که 200 سال گذشته را در ایزنگارد گذرانده قلعه نظامی را تصرف میکند.
یاران حلقه
سال 3001 سومین عصر: بیلبو بگینز صدویازدهمین تولد خود را جشن میگیرد. او حلقه را به برادر زادهاش میدهد.
سال 3014 سومین عصر: بخاطر تأثیراتی که سائرون میگذارد, سارومان شروع میکند به کنترل شاه ثئودون از روهان.
سال 3018 سومین عصر – آوریل : گندالف متوجه ماهیت حلقه میشود, و از فرودو میخواهد که آن را از شایر خارج کند, خصوصا حالا که شبههای حلقه آزاد شدهاند تا دنبال آن بگردند.
سال 3018 سومین عصر – سپتامبر: کمی باید عجله کرد. گرچه در فیلم تقریبا بلافاصله فرودو براه میافتد، اما تقریبا ۵ ماه طول میکشد تا او و دوستانش(سموایز گمجی، مریادوک برندیباک و پرگین توک) عازم سفر شوند.
سال 3018 سومین عصر – اکتبر: این چهار هابیت رویاروییهایی با تام بامبدیل و یکی از مخلوقات دیگر دارند که در فیلم به تصویر کشیده نشده است. البته خوشبختانه قسمت ملاقات آنها با آراگورن و ضربت خوردن فرودو حذف نشدهاند. بالاخره به ریوندل میرسند. شورا به این نتیجه میرسد که حلقه تنها در مواد مذاب کوه هلاکت جایی که ساخته شده نابود میشود.
سال 3018 سومین عصر – دسامبر: گندالف، بورومیر، لگولاس الف و گیملی کوتوله به چهار هابیت و آراگورن میپیوندد تا در این مأموریت همراهیشان کنند.
سال 3019 سومین عصر – ژانویه: در حین پیشروی همراه با مشقت یاران حلقه در موریا، ظاهرا گندالف در نبرد با بالروگ ( که توسط کوتولهها، یک هزاره قبل بیدار شده بود) کشته میشود.
دو برج
سال 3019 سومین عصر – فوریه: بعد از آنکه ارکها با تیرهای زیادی بورومیر را میکشند اتحاد یاران حلقه آسیب زیادی میبیند. مری و پیپین (لقبهای مریادوک و پرگین) تریبیرد و انتها را ملاقات میکنند، فرودو و سم با گلوم جدال میکنند، و گندالف از دنیای مردگان بازمیگردد. (گرچه در کتاب، بورومیر در اول داستان دو برج میمیرد، در فیلم او در انتهای داستان یاران حلقه میمیرد.)
سال 3019 سومین عصر – مارس: حال که شاه ثئودون گول سارومان را نمیخورد، شاه ثئودون مردم روهان را به دژ زیبای سارومان میبرد تا برای آخرین بار در مقابل سارومان و نیروهای ارک ایستادگی کند.
بازگشت پادشاه
سال 3019 سومین عصر – ادامه ماه مارس : انتها به ایزنگارد لشکرکشی میکنند و مقر فرماندهی سارومان را نابود میکنند. در فیلم پیتر جکسون جادوگر کشته میشود، اما در کتاب او زنده میماند تا در قسمت “نیست کردن شایر” برگردد.
نیروهای روهان با گوندور، الفها، و حتی مردگان متحد میشوند تا نیروهای سائرون را در زمینهای پلنور شکست دهند. خواهرزاده شاه ثئودون ، ائووین نزگل اصلی و سردسته لشکر را میکشد.
بعد از آنکه فرودو از دست شلوب، عنکبوتی غولپیکر جان سالم بدر میبرد حلقه را در مواد مذاب کوه هلاکت میاندازد. البته، تا رسیدن به آنجا رنجهای زیادی را تحمل میکند.
سال 3019 سومین عصر – می: آراگورن از نسل ایسیلدور پادشاه گوندور میشود و با الفی به نام آرون اوندومیل ازدواج میکند.
سال 3021 عصر سوم: فرودو، گندالف، گالادریل و الراند سوار قایقی که مقصدش سرزمینهای نامیراست میشوند(همان آمان). سم نیز بعدا به آنها ملحق میشوند.
به همین شکل سومین عصر پایان مییابد.
منبع : gamesradar
موضوع : ارباب حلقهها: مروری بر تاریخ میدل ارث